دستان خالی فراکسیون زنان مجلس
خداحافظی با فراکسیون زنان خاص، پس از چهار سال با دستان خالی
برای نقد و بررسی عملکرد فراکسیون زنان مجلس باید جایگاه آنها را در ۴ سال نمایندگی زنان سرزمینمان و فارغ از مواضع جناحی و به دور از مسائل جنسیت زده بررسی کرد.
فراکسیون زنان را باید در چارچوب عملکردشان شناخت و هر عملکردی را باید با نیازهای جامعه در آن موضوع محک زد! اگر نیازهای زنان و خانواده را در دههی اخیر لیست کنیم در صدر فهرست ما معضلاتی نظیر بحرانهای خانواده، طلاق، جایگاه زنان در امور اجتماعی، حقوق مادری و همسری نمایان میشود. درواقع برای تعریف زن و جنس زن باید به درون خانهها و کوچه و بازار و روستاها در سرتاسر ایران نگریست.آن وقت است که میتوان مشکلات اصلی زنان را فهمید و درک کرد.
بدون غرضورزی باید زن را فراتر از سلبریتیها تعریف کرد. آن وقت میتوان درک کرد حضور زنان در سالن والیبال و یا تماشای بازی فوتبال در ورزشگاه آزادی برای آن زن کشاورز جنوب کرمان، آن زن خانهدار حاشیه مشهد، آن زن معلم باردار، آن زن پرستار دو شیفت، آن دختر دانشجوی غیربومی به عنوان ارتقای جایگاه زنان محسوب نمیشود.
فراکسیون زنان از فرصتی که داشت برای حل معضلات اصلی زنان استفاده نکرد و وقت خود را صرف اموراتی کرد که در مقایسه با معضلات پیش روی زنان ایرانی اولویت چندانی نداشتند.
علی رغم اینکه هر کدامشان یک زن بودند باور نداشتند زنان شاغل پس از ازدواج باردار میشوند و نباید به جرم مادرشدن اخراج شوند! یا اینکه استاد آنان را از کلاس درس اخراج کند!
فراکسیون زنان باید صدای پرستاران زن را میشنید که نیاز به انعطاف کاری دارند!
فراکسیون زنان باید ۲۵ درصد جمعیت کشور را میدید که پس از چند دهه خانهداری نیازمند آتیه دوران سالمندی هستند.
فراکسیون زنان باید میلیونها زنی را میدید که سالها به دلیل هزینههای گزاف درمان ناباروری و نبود بیمهی درمان، رویای مادری از آنها گرفته شده است.
فراکسیون زنان باید میلیونها دختر در سن ازدواج را میدید که چشم انتظار پیگیری و اجرای قانون تسهیل ازدواجاند.
خانمهای نماینده باید زنان روستایی را میدیدند که کار میکنند ولی بیمه نمیشوند!
اما آنها فقط و فقط زنان خاص را دیدند، بیوههای اعدام مواد مخدر، اذن همسر در خروج از کشور، علاقهمندان به والیبال و فوتبال، چیزی در حد یک انجمن حقوق زنان! نه نمایندگان زنان این سرزمین!
✍️ جنس اول